متن و ترجمه جزء بیست و پنج قرآن مجید
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
قرائت جزء بیست و پنج قرآن -تحدیر – معتز آقایی
جزء ۲۵
به نام خداوند رحمتگر مهربان بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
دانستن هنگام رستاخیز فقط منحصر به اوست و میوهها از غلافهایشان بیرون نمىآیند و هیچ مادینهاى بار نمىگیرد و بار نمىگذارد مگر آنکه او به آن علم دارد و روزى که [خدا] آنان را ندا مىدهد شریکان من کجایند مىگویند با بانگ رسا به تو مىگوییم که هیچ گواهى از میان ما نیست (۴۷) إِلَیْهِ یُرَدُّ عِلْمُ السَّاعَهِ وَمَا تَخْرُجُ مِن ثَمَرَاتٍ مِّنْ أَکْمَامِهَا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنثَى وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَیَوْمَ یُنَادِیهِمْ أَیْنَ شُرَکَائِی قَالُوا آذَنَّاکَ مَا مِنَّا مِن شَهِیدٍ ﴿۴۷﴾
و آنچه از پیش مىخواندند از [نظر] آنان ناپدید مىشود و مىدانند که آنان را روى گریز نیست (۴۸) وَضَلَّ عَنْهُم مَّا کَانُوا یَدْعُونَ مِن قَبْلُ وَظَنُّوا مَا لَهُم مِّن مَّحِیصٍ ﴿۴۸﴾
انسان از دعاى خیر خسته نمىشود و چون آسیبى به او رسد مایوس [و] نومید مىگردد (۴۹) لَا یَسْأَمُ الْإِنسَانُ مِن دُعَاء الْخَیْرِ وَإِن مَّسَّهُ الشَّرُّ فَیَؤُوسٌ قَنُوطٌ ﴿۴۹﴾
و اگر از جانب خود رحمتى پس از زیانى که به او رسیده است بچشانیم قطعا خواهد گفت من سزاوار آنم و گمان ندارم که رستاخیز برپا شود و اگر هم به سوى پروردگارم بازگردانیده شوم قطعا نزد او برایم خوبى خواهد بود پس بدون شک کسانى را که کفران کردهاند به آنچه انجام دادهاند آگاه خواهیم کرد و مسلما از عذابى سخت به آنان خواهیم چشانید (۵۰) وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ رَحْمَهً مِّنَّا مِن بَعْدِ ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَیَقُولَنَّ هَذَا لِی وَمَا أَظُنُّ السَّاعَهَ قَائِمَهً وَلَئِن رُّجِعْتُ إِلَى رَبِّی إِنَّ لِی عِندَهُ لَلْحُسْنَى فَلَنُنَبِّئَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِمَا عَمِلُوا وَلَنُذِیقَنَّهُم مِّنْ عَذَابٍ غَلِیظٍ ﴿۵۰﴾
و چون انسان را نعمت بخشیم روى برتابد و خود را کنار کشد و چون آسیبى بدو رسد دست به دعاى فراوان بردارد (۵۱) وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنسَانِ أَعْرَضَ وَنَأى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاء عَرِیضٍ ﴿۵۱﴾
بگو به من خبر دهید اگر [قرآن] از نزد خدا [آمده] باشد و آن را انکار کرده باشید چه کسى گمراهتر از آن کس خواهد بود که به مخالفتى دور و دراز [دچار] آمده باشد (۵۲) قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِن کَانَ مِنْ عِندِ اللَّهِ ثُمَّ کَفَرْتُم بِهِ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ فِی شِقَاقٍ بَعِیدٍ ﴿۵۲﴾
به زودى نشانههاى خود را در افقها[ى گوناگون] و در دلهایشان بدیشان خواهیم نمود تا برایشان روشن گردد که او خود حق است آیا کافى نیست که پروردگارت خود شاهد هر چیزى است (۵۳) سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ ﴿۵۳﴾
آرى آنان در لقاى پروردگارشان تردید دارند آگاه باش که مسلما او به هر چیزى احاطه دارد (۵۴) أَلَا إِنَّهُمْ فِی مِرْیَهٍ مِّن لِّقَاء رَبِّهِمْ أَلَا إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُّحِیطٌ ﴿۵۴﴾
سوره ۴۲: الشورى
به نام خداوند رحمتگر مهربان
حاء میم (۱)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
حم ﴿۱﴾
عین سین قاف (۲) عسق ﴿۲﴾
این گونه خداى نیرومند حکیم به سوى تو و به سوى کسانى که پیش از تو بودند وحى مىکند (۳) کَذَلِکَ یُوحِی إِلَیْکَ وَإِلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکَ اللَّهُ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿۳﴾
آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست و او بلندمرتبه بزرگ است (۴) لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ ﴿۴﴾
چیزى نمانده که آسمانها از فرازشان بشکافند و [حال آنکه] فرشتگان به سپاس پروردگارشان تسبیح مىگویند و براى کسانى که در زمین هستند آمرزش مى طلبند آگاه باش در حقیقت خداست که آمرزنده مهربان است (۵) تَکَادُ السَّمَاوَاتُ یَتَفَطَّرْنَ مِن فَوْقِهِنَّ وَالْمَلَائِکَهُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَیَسْتَغْفِرُونَ لِمَن فِی الْأَرْضِ أَلَا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿۵﴾
و کسانى که به جاى او دوستانى براى خود گرفتهاند خدا بر ایشان نگهبان است و تو بر آنان گمارده نیستى (۶) وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَولِیَاء اللَّهُ حَفِیظٌ عَلَیْهِمْ وَمَا أَنتَ عَلَیْهِم بِوَکِیلٍ ﴿۶﴾
و بدین گونه قرآن عربى به سوى تو وحى کردیم تا [مردم] مکه و کسانى را که پیرامون آنند هشدار دهى و از روز گردآمدن [خلق] که تردیدى در آن نیست بیم دهى گروهى در بهشتند و گروهى در آتش (۷) وَکَذَلِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لِّتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنذِرَ یَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَیْبَ فِیهِ فَرِیقٌ فِی الْجَنَّهِ وَفَرِیقٌ فِی السَّعِیرِ ﴿۷﴾
و اگر خدا مىخواست قطعا آنان را امتى یگانه مىگردانید لیکن هر که را بخواهد به رحمت خویش درمىآورد و ستمگران نه یارى دارند و نه یاورى (۸) وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَجَعَلَهُمْ أُمَّهً وَاحِدَهً وَلَکِن یُدْخِلُ مَن یَشَاءُ فِی رَحْمَتِهِ وَالظَّالِمُونَ مَا لَهُم مِّن وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ ﴿۸﴾
آیا به جاى او دوستانى براى خود گرفتهاند خداست که دوست راستین است و اوست که مردگان را زنده مىکند و هموست که بر هر چیزى تواناست (۹) أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِیَاء فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِیُّ وَهُوَ یُحْیِی المَوْتَى وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿۹﴾
و در باره هر چیزى اختلاف پیدا کردید داوریش به خدا [ارجاع مىگردد] چنین خدایى پروردگار من است بر او توکل کردم و به سوى او بازمىگردم (۱۰) وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِیهِ مِن شَیْءٍ فَحُکْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبِّی عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ أُنِیبُ ﴿۱۰﴾
پدیدآورنده آسمانها و زمین است از خودتان براى شما جفتهایى قرار داد و از دامها [نیز] نر و ماده [قرار داد] بدین وسیله شما را بسیار مىگرداند چیزى مانند او نیست و اوستشنواى بینا (۱۱) فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا یَذْرَؤُکُمْ فِیهِ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَهُوَ السَّمِیعُ البَصِیرُ ﴿۱۱﴾
کلیدهاى آسمانها و زمین از آن اوست براى هر کس که بخواهد روزى را گشاده یا تنگ مىگرداند اوست که بر هر چیزى داناست (۱۲) لَهُ مَقَالِیدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ وَیَقْدِرُ إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿۱۲﴾
از [احکام] دین آنچه را که به نوح در باره آن سفارش کرد براى شما تشریع کرد و آنچه را به تو وحى کردیم و آنچه را که در باره آن به ابراهیم و موسى و عیسى سفارش نمودیم که دین را برپا دارید و در آن تفرقهاندازى مکنید بر مشرکان آنچه که ایشان را به سوى آن فرا مىخوانى گران مىآید خدا هر که را بخواهد به سوى خود برمىگزیند و هر که را که از در توبه درآید به سوى خود راه مىنماید (۱۳) شَرَعَ لَکُم مِّنَ الدِّینِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَمَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى وَعِیسَى أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ کَبُرَ عَلَى الْمُشْرِکِینَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ اللَّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَن یُنِیبُ ﴿۱۳﴾
و فقط پس از آنکه علم برایشان آمد راه تفرقه پیمودند [آن هم] به صرف حسد [و برترى جویى] میان همدیگر و اگر سخنى [دایر بر تاخیر عذاب] از جانب پروردگارت تا زمانى معین پیشى نگرفته بود قطعا میانشان داورى شده بود و کسانى که بعد از آنان کتاب [تورات] را میراث یافتند واقعا در باره او در تردیدى سخت [دچار]اند (۱۴) وَمَا تَفَرَّقُوا إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ وَلَوْلَا کَلِمَهٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّکَ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى لَّقُضِیَ بَیْنَهُمْ وَإِنَّ الَّذِینَ أُورِثُوا الْکِتَابَ مِن بَعْدِهِمْ لَفِی شَکٍّ مِّنْهُ مُرِیبٍ ﴿۱۴﴾
بنابراین به دعوت پرداز و همان گونه که مامورى ایستادگى کن و هوسهاى آنان را پیروى مکن و بگو به هر کتابى که خدا نازل کرده است ایمان آوردم و مامور شدم که میان شما عدالت کنم خدا پروردگار ما و پروردگار شماست اعمال ما از آن ما و اعمال شما از آن شماست میان ما و شما خصومتى نیستخدا میان ما را جمع مىکند و فرجام به سوى اوست (۱۵) فَلِذَلِکَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِن کِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَیْنَکُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّکُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَکُمْ أَعْمَالُکُمْ لَا حُجَّهَ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ اللَّهُ یَجْمَعُ بَیْنَنَا وَإِلَیْهِ الْمَصِیرُ ﴿۱۵﴾
و کسانى که در باره خدا پس از اجابت [دعوت] او به مجادله مىپردازند حجتشان پیش پروردگارشان باطل است و خشمى [از خدا] برایشان است و براى آنان عذابى سختخواهد بود (۱۶) وَالَّذِینَ یُحَاجُّونَ فِی اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا اسْتُجِیبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ دَاحِضَهٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ ﴿۱۶﴾
خدا همان کسى است که کتاب و وسیله سنجش را به حق فرود آورد و تو چه مىدانى شاید رستاخیز نزدیک باشد (۱۷) اللَّهُ الَّذِی أَنزَلَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ وَالْمِیزَانَ وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّ السَّاعَهَ قَرِیبٌ ﴿۱۷﴾
کسانى که به آن ایمان ندارند شتابزده آن را مىخواهند و کسانى که ایمان آوردهاند از آن هراسناکند و مىدانند که آن حق است بدان که آنان که در مورد قیامت تردید مىورزند قطعا در گمراهى دور و درازىاند (۱۸) یَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِهَا وَالَّذِینَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْهَا وَیَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلَا إِنَّ الَّذِینَ یُمَارُونَ فِی السَّاعَهِ لَفِی ضَلَالٍ بَعِیدٍ ﴿۱۸﴾
خدا نسبت به بندگانش مهربان است هر که را بخواهد روزى مىدهد و اوست نیرومند غالب (۱۹) اللَّهُ لَطِیفٌ بِعِبَادِهِ یَرْزُقُ مَن یَشَاءُ وَهُوَ الْقَوِیُّ العَزِیزُ ﴿۱۹﴾
کسى که کشت آخرت بخواهد براى وى در کشتهاش مىافزاییم و کسى که کشت این دنیا را بخواهد به او از آن مىدهیم و[لى] در آخرت او را نصیبى نیست (۲۰) مَن کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَهِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ وَمَن کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیَا نُؤتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِی الْآخِرَهِ مِن نَّصِیبٍ ﴿۲۰﴾
آیا براى آنان شریکانى است که در آنچه خدا بدان اجازه نداده برایشان بنیاد آیینى نهادهاند و اگر فرمان قاطع [در باره تاخیر عذاب در کار] نبود مسلما میانشان داورى مىشد و براى ستمکاران شکنجهاى پر درد است (۲۱) أَمْ لَهُمْ شُرَکَاء شَرَعُوا لَهُم مِّنَ الدِّینِ مَا لَمْ یَأْذَن بِهِ اللَّهُ وَلَوْلَا کَلِمَهُ الْفَصْلِ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿۲۱﴾
[در قیامت] ستمگران را از آنچه انجام دادهاند هراسناک مىبینى و [جزاى عملشان] به آنان خواهد رسید و کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند در باغهاى بهشتند آنچه را بخواهند نزد پروردگارشان خواهند داشت این است همان فضل عظیم (۲۲) تَرَى الظَّالِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا کَسَبُوا وَهُوَ وَاقِعٌ بِهِمْ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِی رَوْضَاتِ الْجَنَّاتِ لَهُم مَّا یَشَاؤُونَ عِندَ رَبِّهِمْ ذَلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الکَبِیرُ ﴿۲۲﴾
این همان [پاداشى] است که خدا بندگان خود را که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند [بدان] مژده داده است بگو به ازاى آن [رسالت] پاداشى از شما خواستار نیستم مگر دوستى در باره خویشاوندان و هر کس نیکى به جاى آورد [و طاعتى اندوزد] براى او در ثواب آن خواهیم افزود قطعا خدا آمرزنده و قدرشناس است (۲۳) ذَلِکَ الَّذِی یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَى وَمَن یَقْتَرِفْ حَسَنَهً نَّزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ ﴿۲۳﴾
آیا مىگویند بر خدا دروغى بسته است پس اگر خدا بخواهد بر دلت مهر مى نهد و خدا باطل را محو و حقیقت را با کلمات خویش پا برجا مىکند اوست که به راز دلها داناست (۲۴) أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا فَإِن یَشَأِ اللَّهُ یَخْتِمْ عَلَى قَلْبِکَ وَیَمْحُ اللَّهُ الْبَاطِلَ وَیُحِقُّ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿۲۴﴾
و اوست کسى که توبه را از بندگان خود مىپذیرد و از گناهان درمىگذرد و آنچه مىکنید مىداند (۲۵) وَهُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَهَ عَنْ عِبَادِهِ وَیَعْفُو عَنِ السَّیِّئَاتِ وَیَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ ﴿۲۵﴾
و [درخواست] کسانى را که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادهاند اجابت مىکند و از فضل خویش به آنان زیاده مىدهد و[لى] براى کافران عذاب سختى خواهد بود (۲۶) وَیَسْتَجِیبُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَیَزِیدُهُم مِّن فَضْلِهِ وَالْکَافِرُونَ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ ﴿۲۶﴾
و اگر خدا روزى را بر بندگانش فراخ گرداند مسلما در زمین سر به عصیان برمىدارند لیکن آنچه را بخواهد به اندازهاى [که مصلحت است] فرو مىفرستد به راستى که او به [حال] بندگانش آگاه بیناست (۲۷) وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِی الْأَرْضِ وَلَکِن یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَّا یَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِیرٌ بَصِیرٌ ﴿۲۷﴾
و اوست کسى که باران را پس از آنکه [مردم] نومید شدند فرود مىآورد و رحمتخویش را مىگسترد و هموستسرپرستستوده (۲۸) وَهُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ الْغَیْثَ مِن بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَیَنشُرُ رَحْمَتَهُ وَهُوَ الْوَلِیُّ الْحَمِیدُ ﴿۲۸﴾
و از نشانههاى [قدرت] اوست آفرینش آسمانها و زمین و آنچه از [انواع] جنبنده در میان آن دو پراکنده است و او هرگاه بخواهد بر گردآوردن آنان تواناست (۲۹) وَمِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَثَّ فِیهِمَا مِن دَابَّهٍ وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا یَشَاءُ قَدِیرٌ ﴿۲۹﴾
و هر [گونه] مصیبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و [خدا] از بسیارى درمىگذرد (۳۰) وَمَا أَصَابَکُم مِّن مُّصِیبَهٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَن کَثِیرٍ ﴿۳۰﴾
و شما در زمین درمانده کننده [خدا] نیستید و جز خدا شما را سرپرست و یاورى نیست (۳۱) وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِینَ فِی الْأَرْضِ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ ﴿۳۱﴾
و از نشانههاى او سفینههاى کوهآسا در دریاست (۳۲) وَمِنْ آیَاتِهِ الْجَوَارِ فِی الْبَحْرِ کَالْأَعْلَامِ ﴿۳۲﴾
اگر بخواهد باد را ساکن مىگرداند و [سفینهها] بر پشت [آب] متوقف مىمانند قطعا در این [امر] براى هر شکیباى شکرگزارى نشانههاست (۳۳) إِن یَشَأْ یُسْکِنِ الرِّیحَ فَیَظْلَلْنَ رَوَاکِدَ عَلَى ظَهْرِهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ ﴿۳۳﴾
یا به [سزاى] آنچه [کشتىنشینان] مرتکب شدهاند هلاکشان کند و[لى] از بسیارى درمىگذرد (۳۴) أَوْ یُوبِقْهُنَّ بِمَا کَسَبُوا وَیَعْفُ عَن کَثِیرٍ ﴿۳۴﴾
و [تا] آنان که در آیات ما مجادله مىکنند بدانند که ایشان را [روى] گریزى نیست (۳۵) وَیَعْلَمَ الَّذِینَ یُجَادِلُونَ فِی آیَاتِنَا مَا لَهُم مِّن مَّحِیصٍ ﴿۳۵﴾
و آنچه به شما داده شده برخوردارى [و کالاى] زندگى دنیاست و آنچه پیش خداست براى کسانى که گرویدهاند و به پروردگارشان اعتماد دارند بهتر و پایدارتر است (۳۶) فَمَا أُوتِیتُم مِّن شَیْءٍ فَمَتَاعُ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَمَا عِندَ اللَّهِ خَیْرٌ وَأَبْقَى لِلَّذِینَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ ﴿۳۶﴾
و کسانى که از گناهان بزرگ و زشتکاریها خود را به دور مىدارند و چون به خشم درمىآیند درمىگذرند (۳۷) وَالَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ یَغْفِرُونَ ﴿۳۷﴾
و کسانى که [نداى] پروردگارشان را پاسخ [مثبت] داده و نماز برپا کردهاند و کارشان در میانشان مشورت است و از آنچه روزیشان دادهایم انفاق مىکنند (۳۸) وَالَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاهَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَیْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ ﴿۳۸﴾
و کسانى که چون ستم بر ایشان رسد یارى مىجویند [و به انتقام بر مىخیزند] (۳۹) وَالَّذِینَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْیُ هُمْ یَنتَصِرُونَ ﴿۳۹﴾
و جزاى بدى مانند آن بدى است پس هر که درگذرد و نیکوکارى کند پاداش او بر [عهده] خداست به راستى او ستمگران را دوست نمىدارد (۴۰) وَجَزَاء سَیِّئَهٍ سَیِّئَهٌ مِّثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ ﴿۴۰﴾
و هر که پس از ستم [دیدن] خود یارى جوید [و انتقام گیرد] راه [نکوهشى] بر ایشان نیست (۴۱) وَلَمَنِ انتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُوْلَئِکَ مَا عَلَیْهِم مِّن سَبِیلٍ ﴿۴۱﴾
راه [نکوهش] تنها بر کسانى است که به مردم ستم مىکنند و در [روى] زمین به ناحق سر برمىدارند آنان عذابى دردناک [در پیش] خواهند داشت (۴۲) إِنَّمَا السَّبِیلُ عَلَى الَّذِینَ یَظْلِمُونَ النَّاسَ وَیَبْغُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ أُوْلَئِکَ لَهُم عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿۴۲﴾
و هر که صبر کند و درگذرد مسلما این [خویشتن دارى حاکى] از اراده قوى [در] کارهاست (۴۳) وَلَمَن صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِکَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ ﴿۴۳﴾
و هر که را خدا بىراه گذارد پس از او یار [و یاور]ى نخواهد داشت و ستمگران را مىبینى که چون عذاب را بنگرند مىگویند آیا راهى براى برگشتن [به دنیا] هست (۴۴) وَمَن یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن وَلِیٍّ مِّن بَعْدِهِ وَتَرَى الظَّالِمِینَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ یَقُولُونَ هَلْ إِلَى مَرَدٍّ مِّن سَبِیلٍ ﴿۴۴﴾
آنان را مىبینى [که چون] بر [آتش] عرضه مىشوند از [شدت] زبونى فروتن شدهاند زیرچشمى مىنگرند و کسانى که گرویدهاند مىگویند در حقیقت زیانکاران کسانىاند که روز قیامتخودشان و کسانشان را دچار زیان کردهاند آرى ستمکاران در عذابى پایدارند (۴۵) وَتَرَاهُمْ یُعْرَضُونَ عَلَیْهَا خَاشِعِینَ مِنَ الذُّلِّ یَنظُرُونَ مِن طَرْفٍ خَفِیٍّ وَقَالَ الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ الْخَاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِیهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَلَا إِنَّ الظَّالِمِینَ فِی عَذَابٍ مُّقِیمٍ ﴿۴۵﴾
و جز خدا براى آنان دوستانى [دیگر] نیست که آنها را یارى کنند و هر که را خدا بىراه کذارد هیچ راهى براى او نخواهد بود (۴۶) وَمَا کَانَ لَهُم مِّنْ أَوْلِیَاء یَنصُرُونَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ وَمَن یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن سَبِیلٍ ﴿۴۶﴾
پیش از آنکه روزى فرا رسد که آن را از جانب خدا برگشتى نباشد پروردگارتان را اجابت کنید آن روز نه براى شما پناهى و نه برایتان [مجال] انکارى هست (۴۷) اسْتَجِیبُوا لِرَبِّکُم مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِیَ یَوْمٌ لَّا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ مَا لَکُم مِّن مَّلْجَأٍ یَوْمَئِذٍ وَمَا لَکُم مِّن نَّکِیرٍ ﴿۴۷﴾
پس اگر روى برتابند ما تو را بر آنان نگهبان نفرستادهایم بر عهده تو جز رسانیدن [پیام] نیست و ما چون رحمتى از جانب خود به انسان بچشانیم بدان شاد و سرمست گردد و چون به [سزاى] دستاورد پیشین آنها به آنان بدى رسد انسان ناسپاسى مىکند (۴۸) فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا إِنْ عَلَیْکَ إِلَّا الْبَلَاغُ وَإِنَّا إِذَا أَذَقْنَا الْإِنسَانَ مِنَّا رَحْمَهً فَرِحَ بِهَا وَإِن تُصِبْهُمْ سَیِّئَهٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ فَإِنَّ الْإِنسَانَ کَفُورٌ ﴿۴۸﴾
فرمانروایى [مطلق] آسمانها و زمین از آن خداست هر چه بخواهد مىآفریند به هر کس بخواهد فرزند دختر و به هرکس بخواهد فرزند پسر مىدهد (۴۹) لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ یَهَبُ لِمَنْ یَشَاءُ إِنَاثًا وَیَهَبُ لِمَن یَشَاءُ الذُّکُورَ ﴿۴۹﴾
یا آنها را پسر[ان] و دختر[انى] توام با یکدیگر مىگرداند و هر که را بخواهد عقیم مىسازد اوست داناى توانا (۵۰) أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُکْرَانًا وَإِنَاثًا وَیَجْعَلُ مَن یَشَاءُ عَقِیمًا إِنَّهُ عَلِیمٌ قَدِیرٌ ﴿۵۰﴾
و هیچ بشرى را نرسد که خدا با او سخن گوید جز [از راه] وحى یا از فراسوى حجابى یا فرستادهاى بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحى نماید آرى اوست بلندمرتبه سنجیدهکار (۵۱) وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولًا فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ مَا یَشَاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ ﴿۵۱﴾
وهمین گونه روحى از امر خودمان به سوى تو وحى کردیم تو نمىدانستى کتاب چیست و نه ایمان [کدام است] ولى آن را نورى گردانیدیم که هر که از بندگان خود را بخواهیم به وسیله آن راه مىنماییم و به راستى که تو به خوبى به راه راست هدایت مىکنى (۵۲) وَکَذَلِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا کُنتَ تَدْرِی مَا الْکِتَابُ وَلَا الْإِیمَانُ وَلَکِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِی بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّکَ لَتَهْدِی إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ﴿۵۲﴾
راه همان خدایى که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست هشدار که [همه] کارها به خدا بازمىگردد (۵۳) صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِیرُ الأمُورُ ﴿۵۳﴾
سوره ۴۳: الزخرف
به نام خداوند رحمتگر مهربان
حاء میم (۱)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
حم ﴿۱﴾
سوگند به کتاب روشنگر (۲) وَالْکِتَابِ الْمُبِینِ ﴿۲﴾
ما آن را قرآنى عربى قرار دادیم باشد که بیندیشید (۳) إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لَّعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۳﴾
و همانا که آن در کتاب اصلى [=لوح محفوظ] به نزد ما سخت والا و پر حکمت است (۴) وَإِنَّهُ فِی أُمِّ الْکِتَابِ لَدَیْنَا لَعَلِیٌّ حَکِیمٌ ﴿۴﴾
آیا به [صرف] اینکه شما قومى منحرفید [باید] قرآن را از شما باز داریم (۵) أَفَنَضْرِبُ عَنکُمُ الذِّکْرَ صَفْحًا أَن کُنتُمْ قَوْمًا مُّسْرِفِینَ ﴿۵﴾
و چه بسا پیامبرانى که در [میان] گذشتگان روانه کردیم (۶) وَکَمْ أَرْسَلْنَا مِن نَّبِیٍّ فِی الْأَوَّلِینَ ﴿۶﴾
و هیچ پیامبرى به سوى ایشان نیامد مگر اینکه او را به ریشخند مىگرفتند (۷) وَمَا یَأْتِیهِم مِّن نَّبِیٍّ إِلَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُون ﴿۷﴾
و نیرومندتر از آنان را به هلاکت رسانیدیم و سنت پیشینیان تکرار شد (۸) فَأَهْلَکْنَا أَشَدَّ مِنْهُم بَطْشًا وَمَضَى مَثَلُ الْأَوَّلِینَ ﴿۸﴾
و اگر از آنان بپرسى آسمانها و زمین را چه کسى آفریده قطعا خواهند گفت آنها را همان قادر دانا آفریده است (۹) وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِیزُ الْعَلِیمُ ﴿۹﴾
همان کسى که این زمین را براى شما گهوارهاى گردانید و براى شما در آن راهها نهاد باشد که راه یابید (۱۰) الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَجَعَلَ لَکُمْ فِیهَا سُبُلًا لَّعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ ﴿۱۰﴾
و آن کس که آبى به اندازه از آسمان فرود آورد پس به وسیله آن سرزمینى مرده را زنده گردانیدیم همین گونه [از گورها] بیرون آورده مىشوید (۱۱) وَالَّذِی نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَنشَرْنَا بِهِ بَلْدَهً مَّیْتًا کَذَلِکَ تُخْرَجُونَ ﴿۱۱﴾
و همان کسى که جفتها را یکسره آفرید و براى شما از کشتیها و دامها [وسیلهاى که] سوار شوید قرار داد (۱۲) وَالَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا وَجَعَلَ لَکُم مِّنَ الْفُلْکِ وَالْأَنْعَامِ مَا تَرْکَبُونَ ﴿۱۲﴾
تا بر پشت آن[ها] قرار گیرید پس چون بر آن[ها] برنشستید نعمت پروردگار خود را یاد کنید و بگویید پاک است کسى که این را براى ما رام کرد و[گرنه] ما را یاراى [رامساختن] آنها نبود (۱۳) لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْکُرُوا نِعْمَهَ رَبِّکُمْ إِذَا اسْتَوَیْتُمْ عَلَیْهِ وَتَقُولُوا سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ ﴿۱۳﴾
و به راستى که ما به سوى پروردگارمان بازخواهیم گشت (۱۴) وَإِنَّا إِلَى رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ ﴿۱۴﴾
و براى او بعضى از بندگان [خدا] را جزئى [چون فرزند و شریک] قرار دادندبه راستى که انسان بس ناسپاس آشکار است (۱۵) وَجَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبَادِهِ جُزْءًا إِنَّ الْإِنسَانَ لَکَفُورٌ مُّبِینٌ ﴿۱۵﴾
آیا از آنچه مىآفریند خود دخترانى برگرفته و به شما پسران را اختصاص داده است (۱۶) أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا یَخْلُقُ بَنَاتٍ وَأَصْفَاکُم بِالْبَنِینَ ﴿۱۶﴾
و چون یکى از آنان را به آنچه به [خداى] رحمان نسبت مىدهد خبر دهند چهره او سیاه مىگردد در حالى که خشم و تاسف خود را فرو مىخورد (۱۷) وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِمَا ضَرَبَ لِلرَّحْمَنِ مَثَلًا ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ کَظِیمٌ ﴿۱۷﴾
آیا کسى [را شریک خدا مىکنند] که در زر و زیور پرورش یافته و در [هنگام] مجادله بیانش غیر روشن است (۱۸) أَوَمَن یُنَشَّأُ فِی الْحِلْیَهِ وَهُوَ فِی الْخِصَامِ غَیْرُ مُبِینٍ ﴿۱۸﴾
و فرشتگانى را که خود بندگان رحمانند مادینه [و دختران او] پنداشتند آیا در خلقت آنان حضور داشتند گواهى ایشان به زودى نوشته مىشود و [از آن] پرسیده خواهند شد (۱۹) وَجَعَلُوا الْمَلَائِکَهَ الَّذِینَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَنِ إِنَاثًا أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُکْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَیُسْأَلُونَ ﴿۱۹﴾
و مىگویند اگر [خداى] رحمان مىخواست آنها را نمىپرستیدیم آنان به این [دعوى] دانشى ندارند [و] جز حدس نمىزنند (۲۰) وَقَالُوا لَوْ شَاء الرَّحْمَنُ مَا عَبَدْنَاهُم مَّا لَهُم بِذَلِکَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا یَخْرُصُونَ ﴿۲۰﴾
آیا به آنان پیش از آن [قرآن] کتابى دادهایم که بدان تمسک مىجویند (۲۱) أَمْ آتَیْنَاهُمْ کِتَابًا مِّن قَبْلِهِ فَهُم بِهِ مُسْتَمْسِکُونَ ﴿۲۱﴾
[نه] بلکه گفتند ما پدران خود را بر آیینى یافتیم و ما [هم با] پى گیرى از آنان راه یافتگانیم (۲۲) بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءنَا عَلَى أُمَّهٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّهْتَدُونَ ﴿۲۲﴾
و بدین گونه در هیچ شهرى پیش از تو هشداردهندهاى نفرستادیم مگر آنکه خوشگذرانان آن گفتند ما پدران خود را بر آیینى [و راهى] یافتهایم و ما از پى ایشان راهسپریم (۲۳) وَکَذَلِکَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ فِی قَرْیَهٍ مِّن نَّذِیرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءنَا عَلَى أُمَّهٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّقْتَدُونَ ﴿۲۳﴾
گفت هر چند هدایت کنندهتر از آنچه پدران خود را بر آن یافتهاید براى شما بیاورم گفتند ما [نسبت] به آنچه بدان فرستاده شدهاید کافریم (۲۴) قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُکُم بِأَهْدَى مِمَّا وَجَدتُّمْ عَلَیْهِ آبَاءکُمْ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ کَافِرُونَ ﴿۲۴﴾
پس از آنان انتقام گرفتیم پس بنگر فرجام تکذیبکنندگان چگونه بوده است (۲۵) فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَانظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُکَذِّبِینَ ﴿۲۵﴾
و چون ابراهیم به [نا]پدرى خود و قومش گفت من واقعا از آنچه مىپرستید بیزارم (۲۶) وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ إِنَّنِی بَرَاء مِّمَّا تَعْبُدُونَ ﴿۲۶﴾
مگر [از] آن کس که مرا پدید آورد و البته او مرا راهنمایى خواهد کرد (۲۷) إِلَّا الَّذِی فَطَرَنِی فَإِنَّهُ سَیَهْدِینِ ﴿۲۷﴾
و او آن را در پى خود سخنى جاویدان کرد باشد که آنان [به توحید] بازگردند (۲۸) وَجَعَلَهَا کَلِمَهً بَاقِیَهً فِی عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ﴿۲۸﴾
بلکه اینان و پدرانشان را برخودارى دادم تا حقیقت و فرستادهاى آشکار به سویشان آمد (۲۹) بَلْ مَتَّعْتُ هَؤُلَاء وَآبَاءهُمْ حَتَّى جَاءهُمُ الْحَقُّ وَرَسُولٌ مُّبِینٌ ﴿۲۹﴾
و چون حقیقت به سویشان آمد گفتند این افسونى است و ما منکر آنیم (۳۰) وَلَمَّا جَاءهُمُ الْحَقُّ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ وَإِنَّا بِهِ کَافِرُونَ ﴿۳۰﴾
و گفتند چرا این قرآن بر مردى بزرگ از [آن] دو شهر فرود نیامده است (۳۱) وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِّنَ الْقَرْیَتَیْنِ عَظِیمٍ ﴿۳۱﴾
آیا آنانند که رحمت پروردگارت را تقسیم مىکنند ما [وسایل] معاش آنان را در زندگى دنیا میانشان تقسیم کردهایم و برخى از آنان را از [نظر] درجات بالاتر از بعضى [دیگر] قرار دادهایم تا بعضى از آنها بعضى [دیگر] را در خدمت گیرند و رحمت پروردگار تو از آنچه آنان مىاندوزند بهتر است (۳۲) أَهُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَهَ رَبِّکَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَیْنَهُم مَّعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضًا سُخْرِیًّا وَرَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ ﴿۳۲﴾
و اگر نه آن بود که [همه] مردم [در انکار خدا] امتى واحد گردند قطعا براى خانههاى آنان که به [خداى] رحمان کفر مىورزیدند سقفها و نردبانهایى از نقره که بر آنها بالا روند قرار مىدادیم (۳۳) وَلَوْلَا أَن یَکُونَ النَّاسُ أُمَّهً وَاحِدَهً لَجَعَلْنَا لِمَن یَکْفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفًا مِّن فَضَّهٍ وَمَعَارِجَ عَلَیْهَا یَظْهَرُونَ ﴿۳۳﴾
و براى خانههایشان نیز درها و تختهایى که بر آنها تکیه زنند (۳۴) وَلِبُیُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَسُرُرًا عَلَیْهَا یَتَّکِؤُونَ ﴿۳۴﴾
و زر و زیورهاى [دیگر نیز] و همه اینها جز متاع زندگى دنیا نیست و آخرت پیش پروردگار تو براى پرهیزگاران است (۳۵) وَزُخْرُفًا وَإِن کُلُّ ذَلِکَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَالْآخِرَهُ عِندَ رَبِّکَ لِلْمُتَّقِینَ ﴿۳۵﴾
و هر کس از یاد [خداى] رحمان دل بگرداند بر او شیطانى مىگماریم تا براى وى دمسازى باشد (۳۶) وَمَن یَعْشُ عَن ذِکْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ ﴿۳۶﴾
و مسلما آنها ایشان را از راه باز مىدارند و [آنها] مىپندارند که راه یافتگانند (۳۷) وَإِنَّهُمْ لَیَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَیَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ ﴿۳۷﴾
تا آنگاه که او [با دمسازش] به حضور ما آید [خطاب به شیطان] گوید اى کاش میان من و تو فاصله خاور و باختر بود که چه بد دمسازى هستى (۳۸) حَتَّى إِذَا جَاءنَا قَالَ یَا لَیْتَ بَیْنِی وَبَیْنَکَ بُعْدَ الْمَشْرِقَیْنِ فَبِئْسَ الْقَرِینُ ﴿۳۸﴾
و امروز هرگز [پشیمانى] براى شما سود نمىبخشد چون ستم کردید در حقیقتشما در عذاب مشترک خواهید بود (۳۹) وَلَن یَنفَعَکُمُ الْیَوْمَ إِذ ظَّلَمْتُمْ أَنَّکُمْ فِی الْعَذَابِ مُشْتَرِکُونَ ﴿۳۹﴾
پس آیا تو مىتوانى کران را شنوا کنى یا نابینایان و کسى را که همواره در گمراهى آشکارى است راه نمایى (۴۰) أَفَأَنتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِی الْعُمْیَ وَمَن کَانَ فِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ ﴿۴۰﴾
پس اگر ما تو را [از دنیا] ببریم قطعا از آنان انتقام مىکشیم (۴۱) فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِکَ فَإِنَّا مِنْهُم مُّنتَقِمُونَ ﴿۴۱﴾
یا [اگر] آنچه را به آنان وعده دادهایم به تو نشان دهیم حتما ما بر آنان قدرت داریم (۴۲) أَوْ نُرِیَنَّکَ الَّذِی وَعَدْنَاهُمْ فَإِنَّا عَلَیْهِم مُّقْتَدِرُونَ ﴿۴۲﴾
پس به آنچه به سوى تو وحى شده است چنگ د رز ن که تو بر راهى راست قرار دارى (۴۳) فَاسْتَمْسِکْ بِالَّذِی أُوحِیَ إِلَیْکَ إِنَّکَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ﴿۴۳﴾
و به راستى که [قرآن] براى تو و براى قوم تو [مایه] تذکرى است و به زودى [در مورد آن] پرسیده خواهید شد (۴۴) وَإِنَّهُ لَذِکْرٌ لَّکَ وَلِقَوْمِکَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ ﴿۴۴﴾
و از رسولان ما که پیش از تو گسیل داشتیم جویا شو آیا در برابر [خداى] رحمان خدایانى که مورد پرستش قرار گیرند مقرر داشتهایم (۴۵) وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ مِن رُّسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِن دُونِ الرَّحْمَنِ آلِهَهً یُعْبَدُونَ ﴿۴۵﴾
و همانا موسى را با نشانههاى خویش به سوى فرعون و سران [قوم] او روانه کردیم پس گفت من فرستاده پروردگار جهانیانم (۴۶) وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَقَالَ إِنِّی رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۴۶﴾
پس چون آیات ما را براى آنان آورد ناگهان ایشان بر آنها خنده زدند (۴۷) فَلَمَّا جَاءهُم بِآیَاتِنَا إِذَا هُم مِّنْهَا یَضْحَکُونَ ﴿۴۷﴾
و [ما] نشانهاى به ایشان نمىنمودیم مگر اینکه آن از نظیر [و مشابه] آن بزرگتر بود و به عذاب گرفتارشان کردیم تا مگر به راه آیند (۴۸) وَمَا نُرِیهِم مِّنْ آیَهٍ إِلَّا هِیَ أَکْبَرُ مِنْ أُخْتِهَا وَأَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ﴿۴۸﴾
و گفتند اى فسونگر پروردگارت را به [پاس] آنچه با تو عهد کرده براى ما بخوان که ما واقعا به راه درست درآمدهایم (۴۹) وَقَالُوا یَا أَیُّهَا السَّاحِرُ ادْعُ لَنَا رَبَّکَ بِمَا عَهِدَ عِندَکَ إِنَّنَا لَمُهْتَدُونَ ﴿۴۹﴾
و چون عذاب را از آنها برداشتیم بناگاه آنان پیمان شکستند (۵۰) فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِذَا هُمْ یَنکُثُونَ ﴿۵۰﴾
و فرعون در [میان] قوم خود ندا درداد [و] گفت اى مردم [کشور] من آیا پادشاهى مصر و این نهرها که از زیر [کاخهاى] من روان است از آن من نیست پس مگر نمىبینید (۵۱) وَنَادَى فِرْعَوْنُ فِی قَوْمِهِ قَالَ یَا قَوْمِ أَلَیْسَ لِی مُلْکُ مِصْرَ وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِی مِن تَحْتِی أَفَلَا تُبْصِرُونَ ﴿۵۱﴾
آیا [نه] من از این کس که خود بىمقدار است و نمىتواند درست بیان کند بهترم (۵۲) أَمْ أَنَا خَیْرٌ مِّنْ هَذَا الَّذِی هُوَ مَهِینٌ وَلَا یَکَادُ یُبِینُ ﴿۵۲﴾
پس چرا بر او دستبندهایى زرین آویخته نشده یا با او فرشتگانى همراه نیامدهاند (۵۳) فَلَوْلَا أُلْقِیَ عَلَیْهِ أَسْوِرَهٌ مِّن ذَهَبٍ أَوْ جَاء مَعَهُ الْمَلَائِکَهُ مُقْتَرِنِینَ ﴿۵۳﴾
پس قوم خود را سبکمغز یافت [و آنان را فریفت] و اطاعتش کردند چرا که آنها مردمى منحرف بودند (۵۴) فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ ﴿۵۴﴾
و چون ما را به خشم درآوردند از آنان انتقام گرفتیم و همه آنان را غرق کردیم (۵۵) فَلَمَّا آسَفُونَا انتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿۵۵﴾
و آنان را پیشینهاى [بد] و عبرتى براى آیندگان گردانیدیم (۵۶) فَجَعَلْنَاهُمْ سَلَفًا وَمَثَلًا لِلْآخِرِینَ ﴿۵۶﴾
و هنگامى که [در مورد] پسر مریم مثالى آورده شد بناگاه قوم تو از آن [سخن] هلهله درانداختند [و اعراض کردند] (۵۷) وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیَمَ مَثَلًا إِذَا قَوْمُکَ مِنْهُ یَصِدُّونَ ﴿۵۷﴾
و گفتند آیا معبودان ما بهترند یا او آن [مثال] را جز از راه جدل براى تو نزدند بلکه آنان مردمى جدلپیشهاند (۵۸) وَقَالُوا أَآلِهَتُنَا خَیْرٌ أَمْ هُوَ مَا ضَرَبُوهُ لَکَ إِلَّا جَدَلًا بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ ﴿۵۸﴾
[عیسى] جز بندهاى که بر وى منت نهاده و او را براى فرزندان اسرائیل سرمشق [و آیتى] گردانیدهایم نیست (۵۹) إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَیْهِ وَجَعَلْنَاهُ مَثَلًا لِّبَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿۵۹﴾
و اگر بخواهیم قطعا به جاى شما فرشتگانى که در [روى] زمین جانشین [شما] گردند قرار دهیم (۶۰) وَلَوْ نَشَاء لَجَعَلْنَا مِنکُم مَّلَائِکَهً فِی الْأَرْضِ یَخْلُفُونَ ﴿۶۰﴾
و همانا آن نشانهاى براى [فهم] رستاخیز است پس زنهار در آن تردید مکن و از من پیروى کنید این است راه راست (۶۱) وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِّلسَّاعَهِ فَلَا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ ﴿۶۱﴾
و مبادا شیطان شما را از راه به در برد زیرا او براى شما دشمنى آشکار است (۶۲) وَلَا یَصُدَّنَّکُمُ الشَّیْطَانُ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ ﴿۶۲﴾
و چون عیسى دلایل آشکار آورد گفت به راستى براى شما حکمت آوردم و تا در باره بعضى از آنچه در آن اختلاف مىکردید برایتان توضیح دهم پس از خدا بترسید و فرمانم ببرید (۶۳) وَلَمَّا جَاء عِیسَى بِالْبَیِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُکُم بِالْحِکْمَهِ وَلِأُبَیِّنَ لَکُم بَعْضَ الَّذِی تَخْتَلِفُونَ فِیهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۶۳﴾
در حقیقتخداست که خود پروردگار من و پروردگار شماست پس او را بپرستید این است راه راست (۶۴) إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّی وَرَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ ﴿۶۴﴾
تا [آنکه] از میانشان احزاب دست به اختلاف زدند پس واى بر کسانى که ستم کردند از عذاب روزى دردناک (۶۵) فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَیْنِهِمْ فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْ عَذَابِ یَوْمٍ أَلِیمٍ ﴿۶۵﴾
آیا جز [این] انتظار مىبرند که رستاخیز در حالى که حدس نمىزنند ناگهان بر آنان در رسد (۶۶) هَلْ یَنظُرُونَ إِلَّا السَّاعَهَ أَن تَأْتِیَهُم بَغْتَهً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿۶۶﴾
در آن روز یاران جز پرهیزگاران بعضىشان دشمن بعضى دیگرند (۶۷) الْأَخِلَّاء یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِینَ ﴿۶۷﴾
اى بندگان من امروز بر شما بیمى نیست و غمگین نخواهید شد (۶۸) یَا عِبَادِ لَا خَوْفٌ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ ﴿۶۸﴾
همان کسانى که به آیات ما ایمان آورده و تسلیم بودند (۶۹) الَّذِینَ آمَنُوا بِآیَاتِنَا وَکَانُوا مُسْلِمِینَ ﴿۶۹﴾
شما با همسرانتان شادمانه داخل بهشتشوید (۷۰) ادْخُلُوا الْجَنَّهَ أَنتُمْ وَأَزْوَاجُکُمْ تُحْبَرُونَ ﴿۷۰﴾
سینیهایى از طلا و جامهایى در برابر آنان مىگردانند و در آنجا آنچه دلها آن را بخواهند و دیدگان را خوش آید [هست] و شما در آن جاودانید (۷۱) یُطَافُ عَلَیْهِم بِصِحَافٍ مِّن ذَهَبٍ وَأَکْوَابٍ وَفِیهَا مَا تَشْتَهِیهِ الْأَنفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْیُنُ وَأَنتُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿۷۱﴾
و این است همان بهشتى که به [پاداش] آنچه مىکردید میراث یافتید (۷۲) وَتِلْکَ الْجَنَّهُ الَّتِی أُورِثْتُمُوهَا بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۷۲﴾
در آنجا براى شما میوههایى فراوان خواهد بود که از آنها مىخورید (۷۳) لَکُمْ فِیهَا فَاکِهَهٌ کَثِیرَهٌ مِنْهَا تَأْکُلُونَ ﴿۷۳﴾
بىگمان مجرمان در عذاب جهنم ماندگارند (۷۴) إِنَّ الْمُجْرِمِینَ فِی عَذَابِ جَهَنَّمَ خَالِدُونَ ﴿۷۴﴾
[عذاب] از آنان تخفیف نمىیابد و آنها در آنجا نومیدند (۷۵) لَا یُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَهُمْ فِیهِ مُبْلِسُونَ ﴿۷۵﴾
و ما بر ایشان ستم نکردیم بلکه خود ستمکار بودند (۷۶) وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَکِن کَانُوا هُمُ الظَّالِمِینَ ﴿۷۶﴾
و فریاد کشند اى مالک [بگو] پروردگارت جان ما را بستاند پاسخ دهد شما ماندگارید (۷۷) وَنَادَوْا یَا مَالِکُ لِیَقْضِ عَلَیْنَا رَبُّکَ قَالَ إِنَّکُم مَّاکِثُونَ ﴿۷۷﴾
قطعا حقیقت را برایتان آوردیم لیکن بیشتر شما حقیقت را خوش نداشتید (۷۸) لَقَدْ جِئْنَاکُم بِالْحَقِّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَکُمْ لِلْحَقِّ کَارِهُونَ ﴿۷۸﴾
یا در کارى ابرام ورزیدهاند ما [نیز] ابرام مىورزیم (۷۹) أَمْ أَبْرَمُوا أَمْرًا فَإِنَّا مُبْرِمُونَ ﴿۷۹﴾
آیا مىپندارند که ما راز آنها و نجوایشان را نمىشنویم چرا و فرشتگان ما پیش آنان [حاضرند و] ثبت مىکنند (۸۰) أَمْ یَحْسَبُونَ أَنَّا لَا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُم بَلَى وَرُسُلُنَا لَدَیْهِمْ یَکْتُبُونَ ﴿۸۰﴾
بگو اگر براى [خداى] رحمان فرزندى بود خود من نخستین پرستندگان بودم (۸۱) قُلْ إِن کَانَ لِلرَّحْمَنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعَابِدِینَ ﴿۸۱﴾
پروردگار آسمانها و زمین [و] پروردگار عرش از آنچه وصف مىکنند منزه است (۸۲) سُبْحَانَ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا یَصِفُونَ ﴿۸۲﴾
پس آنان را رها کن تا در یاوهگویى خود فرو روند و بازى کنند تا آن روزى را که بدان وعده داده مىشوند دیدار کنند (۸۳) فَذَرْهُمْ یَخُوضُوا وَیَلْعَبُوا حَتَّى یُلَاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی یُوعَدُونَ ﴿۸۳﴾
و اوست که در آسمان خداست و در زمین خداست و هموستسنجیدهکار دانا (۸۴) وَهُوَ الَّذِی فِی السَّمَاء إِلَهٌ وَفِی الْأَرْضِ إِلَهٌ وَهُوَ الْحَکِیمُ الْعَلِیمُ ﴿۸۴﴾
و خجسته است کسى که فرمانروایى آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است از آن اوست و علم قیامت پیش اوست و به سوى او برگردانیده مىشوید (۸۵) وَتَبَارَکَ الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَعِندَهُ عِلْمُ السَّاعَهِ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۸۵﴾
و کسانى که به جاى او مىخوانند [و مىپرستند] اختیار شفاعت ندارند مگر آن کسانى که آگاهانه به حق گواهى داده باشند (۸۶) وَلَا یَمْلِکُ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِهِ الشَّفَاعَهَ إِلَّا مَن شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ یَعْلَمُونَ ﴿۸۶﴾
و اگر از آنان بپرسى چه کسى آنان را خلق کرده مسلما خواهند گفتخدا پس چگونه [از حقیقت] بازگردانیده مىشوند (۸۷) وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَهُمْ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى یُؤْفَکُونَ ﴿۸۷﴾
و گوید اى پروردگار من اینها جماعتىاند که ایمان نخواهند آورد (۸۸) وَقِیلِهِ یَارَبِّ إِنَّ هَؤُلَاء قَوْمٌ لَّا یُؤْمِنُونَ ﴿۸۸﴾
[و خدا فرمود] از ایشان روى برتاب و
لطفا انتقاد ََ دیدگاه یا درخواست طرح توجیهی خود را ثبت کنید